موضوع کانونی این دوره ضریب نفوذ اینترنت، سرویسهای مختلف اینترنتی و بعضی زیر ساختهای اینترنتی و وضعیت کانالهای دسترسی به اینترنت و روشها و ابزارهایی بوده است که امکان اتصال کاربر را به این فضا فراهم میآورد. از سال 2000 به بعد که به نوعی دوره شروع وب 2 است، عصر شبکههای اجتماعی است که با ظهور بلاگها آغاز میشود که دوره دوم را میتوانیم عصر شبکه نامگذاری کنیم.
الگوی ارتباطی دوره اول، مدل کلاسیک ارتباط رسانهای به معنای فرستندههای اندک و گیرندگان انبوه بود که در تمام رسانههای دیگر مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون، صنعت سینما، کتاب و رسانههای مشابه وجود داشت. در این دوره با ظهور فناوری وب 2 بویژه پدیده یا فناوری شبکههای اجتماعی مدل ارتباطی تا حدی تغییر کرد و تولیدکننده محتوا، کاربران و مصرفکنندگان اطلاعات شدند.
بنابراین مدل کلاسیک ارتباط رسانهای از فرستنده به کانال گیرنده به فرستنده و گیرنده تعاملی تبدیل شد که رفت و برگشتی است و گیرندگانی که امروز گیرنده ـ فرستنده میشوند، یعنی در زمان اطلاعات میتوانند اطلاعات هم بفرستند. نقش گیرنده از بازخورد دهنده فراتر رفته و تبدیل به تولیدکننده محتوا شده است که گیرندگان دیگری دارد.
عصر محتوا
موضوع تولید محتوا باید در دستور کار جدی دو نهاد، یکی شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک شورای فرادستی و دیگری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان دستگاه متولی حوزه ارتباطات در کشور قرار گیرد. بنابراین یکی از موضوعات جدی که باید این شورا و وزارت ارتباطات در دستور کار خودش قرار دهد، سیاست تولید محتوا و نقشه راه تولید محتوا برای 10 سال آینده در محیط مجازی ایران است.
این مدل تعاملی تقریباً تاکنون وجود داشته ولی به طور مشخص از سال 2010 به این سو شاهد پدیده دیگری هستیم که میتوانیم به عنوان عصر محتوا بنامیم و پیشبینی میشود حداقل تا پنج سال آینده ادامه داشته باشد.
آنچه امروز روی آن تمرکز میکنیم متعلق به دوره جدید است که به عنوان تولید محتوا، تولید متن و داده و اطلاعات میتوانیم نام ببریم. مشخصات عصر سوم این است که اولاً در زمینه ابزارها، سکوها و زیرساختهایی که امکان انتشار اطلاعات روی آنها وجود داشته به نوعی فضای اینترنت دچار اشباع شده است و کسانی برندگان این بازی و دوران هستند که قدرت تولید محتوا داشته باشند.
براساس آخرین آمار، دادههای موجود در فضای مجازی به طور متوسط هر سه سال دو برابر میشود. معنای این حرف آن است که بیش از 50 درصد اطلاعاتی که هماکنون در فضای مجازی در اختیارمان قرار دارد مربوط به 3-2 سال اخیر است که سرعت رشد تولید محتوا را در این فضا بیان میکند.
کوه اطلاعات
امروزه شاهد شکلگیری بانکها یا پایگاههای اطلاعاتی هستیم که در بحثهای فنی به عنوان کوهی از اطلاعات BIG-DATA است که در مخازن نگه داریو از آن بهرهبرداری میشود. به طور مشخص طرحهایی مانند اشلون در انحصار چهار تا پنج کشور با مرکزیت نیوزیلند است و میلیاردها گیگابایت از دادههای فضای مجازی به اضافه دادههایی را که روی شبکههای بیسیم یا شبکههای ماهوارهای مبادله میشود جمعآوری و ذخیره میکنند و توسط نهادهای این کشورها مورد بهرهبرداریهای مختلف قرار میگیرد.
در این دوره همچنین شاهد ظهور مفاهیم جدیدی هستیم که مشخصه دوره تولید محتوا است. مفهومی به نام سکوی انتشار Platform دیگر محیطهای مجازی تولیدکنندگان دوره وب نیستند که ساختاری داشته باشند که با نیروی انسانی با اطلاعات مشخص اطلاعات را در یک وب گاه در یک فضا بارگذاری کنند و گیرندگان آن را دریافت کنند. بحث دورهای است که پلتفرمهای قدرتمندی به عنوان سکوهای بارگذاری اطلاعات ابداع میشوند و با هجوم شبکهای کاربران به سمت این پلتفرمها، دادهها، اطلاعات و محتواها توسط کاربران روی آنها بارگذاری میشود.
هر چند چگونگی گرایش کاربران به این پلتفرمها نیز پیچیدگی خاصی دارد که لزوماً به معنای برتری فناوری نیست. اگر بزرگترین شبکههای اجتماعی حال حاضر را که روزانه میلیاردها نفر کاربر دارد در نظر بگیریم، هیچ کدام یک خط اطلاعات به عنوان مدیران پلتفرمها تولید نمیکنند بلکه کاربران این دادهها را روی آن بارگذاری میکنند. مفهوم دیگر اپ (App) یا اپلیکیشن (Application) نرم افزارهای واسط کاربری هستند که میتوان گفت اینها هم مدل تولید محتوا را تغییر دادهاند، بویژه با پیشرفتهایی که در صنعت تلفن همراه ایجاد شده و جایگزین بقیه ابزارهای مرسوم سنتی ارتباطات شدهاند.
موتورهای جست و جو
جایگاه موتورهای جست و جو در این بین بسیار پر اهمیت است چون بر اساس تحقیقاتی که صورت گرفته نزدیک 80 درصد کاربران فضای مجازی از طریق یکی از اینها وارد محیط مجازی میشوند و هرچند موتورهای جست و جوگر قدرتمندتری توسط کشورهای مختلف تولید شده باشد امکان اینکه آنها را به سمت محتوای تولید شده مورد نظر هدایت کند بیشتر خواهد بود.
با این نگاه به وضعیت تولید محتوا در دنیا باید توجه کنیم که ایران در چه جایگاهی از تولید محتوای مجازی این محیط قرار دارد؟ نظام آماری ایران در بخش مجازی بسیار وضع نامساعدی است.
براساس آخرین برآورد حدود پنج سال پیشمرکز تحقیقات مخابرات ایران، حجم محتوای وب فارسی حدود یک هزارم وب جهانی بوده و این در حالی است که اگر ضریب نفوذ اینترنت در ایران را بر اساس آمار وزارت ارتباطات 54 درصد یعنی حدود 34 میلیون کاربر در نظر بگیریم به طور متوسط باید یک درصد تولید محتوای جهانی را در محیط اینترنت دارا باشیم. این یک درصد که به طور مرسوم باید سهم ایران باشد، تبدیل به یک هزارم شده است. این آمار نشان میدهد کاربران فضای مجازی و اینترنت در ایران بیشتر مصرفکننده هستند تا تولیدکننده.
فضای وب فارسی
ما ایرانیها و به طور کلی فارسی زبانان بیشتر دانلود میکنیم تا آپلود، بیشتر مصرف میکنیم تا تولید. در فضای اطلاعات مصادیق بسیار روشن است؛ ایران از معدود کشورهایی است که مقید به قانون کپی رایت نیست و به کنوانسیونهای جهانی این حوزه نپیوسته است و این وضعیت تبعاتی نیز در پی داشته و برای نمونه منجر به ورشکستگی صنعت نرم افزار ایران طی سالهای اخیر شده است.
تعدادی از برجستهترین مغزهای فناوری اطلاعات ما به خارج مهاجرت کردهاند و همین باعث شده شاهد بدنه نحیف بخش خصوصی نرمافزار در کشور باشیم و تقریباً میتوان گفت میدان را در این عرصه به محتوای بیرونی واگذار کردیم. در صنعت بازی، وب گاهها، نشر و بسیاری از حوزههای دیگر همچنان مصرفکننده هستیم یا ترجمه میکنیم.
در زمینه آخرین خبرهای حوزه تولید محتوا در ایران، باید گفت حدود هفت سال پیش بود که کتابخانه ملی ایران، کتابخانه آستان قدس رضوی، شورای عالی اطلاعرسانی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و یکی دو نهاد دست اندرکار دیگر، یک کنسرسیوم تولید محتوا در فضای مجازی تشکیل دادهاند اما از آن رویداد جز یک عکس یادگاری با حضور رؤسای این مراکز، چیزی منتشر نشد. هیچ کدام نتوانستند سر یک میز بنشینند و تولید محتوا را ساماندهی کنند و نیز تصویب قانون دسترسی آزاد اطلاعات در مجلس سه سال پیش بود که اخیراً هیأت وزیران اجرای آن را ابلاغ کرد.
وضعیت شناسی
واقعیت این است که این قوانین روی کاغذ میماند و گرچه مقررات تدوین و ابلاغ میشود اما دستگاههای کشور به جای اجرای آموزه دینی «زکات العلم نشره» مایل نیستند یا توانایی و اجازه آن را ندارند یا تکنیک مربوطه را نمیدانند تا محتواهایی که تولید میکنند بارگذاری و منتشر کنند. بزرگترین تولیدکننده محتوا در ایران دستگاههای دولتی، اشخاص یا سازمانهای دولتی نیستند بلکه حوزههای علمیه هستند. بزرگترین وب گاهها و دادههای دیجیتالی مربوط به حوزههای علمیه است و از این جهت پیشتاز هستند در حالی که تصور عمومی این است که حداقل دانشگاهها باید تولیدکننده محتوا باشند.
در حوزه وضعیت شناسی نیز اگرچه به طور کلی فناوری و به طور خاص فناوریهای مربوط به جامعه اطلاعاتی عموماً غربی هستند و مصرفکننده آن فناوریها هستیم، اما در این فضا تنها نقطه قوت و حرف ما برای بیان محتوایی، محتوای فرهنگ ایرانی و اسلامی است که در ایران وجود دارد. محتوای گنجینههای ادبی، عرفانی، مذهبی و دینی ما در صورتی که استخراج، پالایش و فرآوری شده و در این محیطها قرار گیرد، میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. ما حتی روش این کار را هم بدرستی فرا نگرفتهایم و به نظر میرسد مهمتر از روش، تغییر روندها، نگاهها و رویکردها به سمت این فضا است، هیچ کس خود را مسئول نمیداند که در این حوزه باید نقش ایفا کند.
راهکار
پیشنهاد نخست اینکه، به نظر میرسد موضوع تولید محتوا باید در دستور کار جدی دو نهاد، یکی شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک شورای فرادستی و عالی ناظر بر کار تمام دستگاههای ذیربط و دست اندرکار حوزه فضای مجازی و به نوعی اطلاعرسانی و اینترنت و دیگری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان دستگاه متولی حوزه ارتباطات در کشور قرار گیرد. بنابراین پیشنهاد میشود یکی از موضوعات جدی که باید این شورا و وزارت ارتباطات در دستور کار خودش قرار دهد، سیاست تولید محتوا و نقشه راه تولید محتوا برای 10 سال آینده در محیط مجازی ایران باشد. پیشنهاد دوم، به هر حال تولید محتوای دیجیتال در فضای مجازی نیاز به بودجه، هزینه و نیروی انسانی کافی دارد.
در ایران تولید محتوا هزینه دارد ولی درآمد ندارد، درآمدش را مخابرات میبرد. هر چه مصرف محتوا بیشتر باشد درآمدش به جیب دیگری میرود. تولیدکنندگان محتوا در ایران یا ورشکستهاند یا متهم. به دلیل همان نگاه امنیتی غالب که بر این حوزه وجود دارد نقشه راه تولید و محتوا و مدل تجاری یا بیزینس پلان که در این حوزه باید وجود داشته باشد باوجود نهادهای موازی بسیار و وجود یک نهاد فرادستی به نام شورای عالی فضای مجازی هنوز تدوین نشده است.
واقعیت این است که مجلس هیچ گاه به این حوزهها به صورت جدی ورود پیدا نکرده است. در لایحه بودجه نیز پیشنهاد میشود که حتماً به موضوع تولید محتوا به عنوان یکی از ضرورتهای فضای مجازی توجه شود. توجه به تولید پلتفرمها و اپلیکیشنهای ملی و بومی که در این حوزه هم متناسب با وضعیت کاربران کشورمان نیاز به تولید داریم ضروری است.
در سالهای گذشته حمایتهایی کم و بیش صورت گرفته و چند هفته پیش موتور جست و جوی «یوز»و اخیراً «پارسی جو»توسط وزارت ارتباطات راهاندازی شد. کمکهای زیادی شده بود، ولی نیاز به تقویت دارد. نیاز است قواعد بازی جهانی را در این حوزهها فرا گیریم، تقویت کنیم و بخش خصوصی و دانشگاهها یاری شوند تا در این حوزهها کار کنند.
بررسیها نشان میدهد بخش عمدهای از شکست این پلتفرمها در داخل بویژه در حوزه سرویسهای جدید اینترنتی ناشی از نبود اعتماد مخاطب به اینگونه سرویسها به دلیل امنیتی شدن بیش از حد این فضاست. فضای مجازی در ایران اساساً یک فضای امنیتی است.
یعنی هر کدام از سیاستگذاران ایران که به این فضا میخواهند نگاه کنند نخستین رویکردشان، رویکرد امنیتی است. در حالی که این فضا بیشتر فضای اطلاع رسانی، توسعه و انتقال دانش و اطلاعات است و مباحث امنیتی 5 درصد از این فضا را شامل میشود. متأسفانه به بهانه آن 5 درصد سایه سنگینی بر فضای مجازی انداختهایم و به نوعی کاربران را هم بیاعتماد کردهایم.
منابع گنجینهای ایران در حوزه محتوا باید شناسایی و دیجیتالی شوند و در دسترس عموم مردم ایران و جهان قرار گیرند و در نهایت اینکه تکنیکهای تولید محتوا باید در مدارس و دانشگاههای ما در سطوح مختلف آموزش داده شود. کاربران نیز باید با قواعد و ضوابط تولید محتوا و تکنیکهای تولید محتوا در این حوزه آشنا شوند چون بار اصلی تولید محتوا در عصر سوم یا عصر محتوا بر دوش کاربران قرار دارد. در ایران تولید محتوا هزینه دارد ولی درآمد ندارد، درآمدش را مخابرات میبرد. هر چه مصرف محتوا بیشتر باشد درآمدش به جیب دیگری میرود.
تولیدکنندگان محتوا در ایران یا ورشکستهاند یا متهم. به دلیل همان نگاه امنیتی غالب که بر این حوزه وجود دارد نقشه راه تولید و محتوا و مدل تجاری یا بیزینس پلان که در این حوزه باید وجود داشته باشد باوجود نهادهای موازی بسیار و وجود یک نهاد فرادستی به نام شورای عالی فضای مجازی هنوز تدوین نشده است و آخر اینکه برای تولید محتوا باید اعتماد عمومی در کشور به وجود بیاید برای استفاده از سرویسهای داخلی و سکوهای داخلی تا وقتی که نگاه به فضای مجازی نگاه امنیتی باشد اعتماد داخلی به این فضا وجود نخواهد داشت بنابراین همچنان مصرفکننده باقی خواهیم ماند.
٭ رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
انتهای پیام/